کد خبر : 49663 / /
/

عجیب ترین سارق تهرانی که فقط روزهای پنج شنبه دزدی می کرد | خواب عجیب و غذا پختن سارق خونسرد در خانه مالباخته ها +عکس

سارق خونسرد، شگرد عجیبی برای سرقت های سریالی خود داشت؛ او فقط روزهای پنج شنبه برای دزدی وارد خانه ها می شد و گاهی تا روز جمعه در آنجا می ماند تا سر فرصت نقشه سرقت هایش را اجرا کند. او چند ساعتی که در خانه مالباخته ها بود، برای خودش غذا درست می کرد، فیلم می دید و گاهی شب را هم در آنجا می خوابید اما

عجیب ترین سارق تهرانی که فقط روزهای پنج شنبه دزدی می کرد | خواب عجیب و غذا پختن سارق خونسرد در خانه مالباخته ها +عکس

سارق خونسرد، شگرد عجیبی برای سرقت های سریالی خود داشت؛ او  فقط روزهای پنج شنبه برای دزدی وارد خانه ها می شد و گاهی تا روز جمعه در آنجا می ماند تا سر فرصت نقشه سرقت هایش را اجرا کند. او چند ساعتی که در خانه مالباخته ها بود، برای خودش غذا درست می کرد، فیلم می دید و گاهی شب را هم در آنجا می خوابید اما

وقتی گزارش سرقت های سریالی به پلیس پایتخت اعلام شد، ماموران تحقیقات خود را برای شناسایی سارقان آغاز کردند. بررسی ها حاکی از آن بود که مالباخته ها آخر هفته برای رفتن به ویلاهای شخصی خود در اطراف تهران یا شمال کشور از خانه های خود خارج شده و پس از بازگشت با تخریب درهای ورودی یا بالکن مواجه شده و درجریان دستبرد به خانه هایشان قرار می گرفتند. نکته عجیب ماجرا این بود که سارق یا سارقان، پس از سرقت اموال قیمتی مانند طلا و دلار، اقدام به پخت و پز غذا کرده و خانه را کاملا بهم می ریختند. هرچند به نظر می رسید یک باند سازمان یافته پشت پرده این سرقت های سریالی است اما خیلی زود مشخص شد که همه این کارها زیر سر یک سارق قد کوتاه با اندام ظریف است. اما این سارق چطور دستگیر شد؟

صدای خر و پف های عجیب

«یک مرد غریبه داخل خانه ام است؛ ‌او در یکی از اتاق ها خوابیده و صدای خرو پفش تمام فضای خانه را پر کرده است. » این گفته ها را زنی جوان در تماس تلفنی با پلیس مطرح کرد و ماموران پس از این تماس راهی خانه زن جوان در یکی از مناطق شمال غرب پایتخت شدند. وقتی ماموران رسیدند، زن جوان در راهروی ساختمان ایستاده و در خانه اش را قفل کرده بود. وی گفت: پنجشنبه شب به خانه یکی از دوستانم رفته بودم و شب وقتی برگشتم با صحنه عجیبی مواجه شدم. تمام خانه بهم ریخته بود و در بالکن نیز شکسته. از سوی دیگر، صدای خرو پفی از داخل یکی از اتاق ها به گوشم رسید و وقتی متوجه شدم غریبه ای داخل خانه هستم، فورا از خانه ام خارج شدم و به پلیس زنگ زدم.

فرار نافرجام

ماموران سپس وارد خانه زن جوان شدند و سارق خواب آلود را در حالی دستگیر کردند که لباس کارگری به تن داشت و تمام اموال قیمتی را داخل یک کیف کوله پشتی ریخته بود تا از طریق بالکن فرار کند اما فرارش نافرجام باقی ماند. او در بازجویی ها به سرقت های سریالی اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

سرقت؛ فقط پنج شنبه ها

سارق قد کوتاه با اندام ظریف، خونسردانه جزییات سرقت هایش را شرح می دهد و می گوید همه دزدی ها را به تنهایی انجام داده است. هم ظاهرش عجیب است، هم رفتارهایش و هم گفته هایش. او فقط پنجشنبه ها سرقت می کرد و گاهی چند ساعت در خانه ها می ماند و غذا هم می پخت. گفت و گو با او را در ادامه می خوانید.

انگیزه ات از ارتکاب سرقت های سریالی چه بود؟

می خواستم پولدار شوم مثل خیلی از هم سن و سالهای خودم که در رفاه کامل زندگی می کنند. از کارگری و زندگی در شرایط سخت و بی پولی، خسته شده بودم. دوست داشتم خانه لوکسی اجاره و زندگی کنم.

اما چرا سرقت از خانه ها را انتخاب کردی؟

من کارگر ساختمان بودم. وقتی در ساختمان های نیمه کاره کار می کردم، همه همکارانم می گفتند که تو خیلی ریزه هستی و به راحتی می توانی از داربست ها بالا بروی. به من می گفتند عمو ریزه! گفته های همکارانم مرا ترغیب کرد به سرقت. بار اول خیلی سخت بود و ترسیده بودم اما کم کم حرفه ای شدم.

با چه شگردی وارد خانه ها می شدی؟

شگردهای مختلفی داشتم. گاهی از روی داربست ها می پریدم و چون لاغر بودم و ظریف به راحتی از همه جا رد می شدم و خودم را به بالکن می رساندم. سپس در بالکن را تخریب یا شیشه را شکسته و وارد می شدم. شگرد بعدی ام این بود که وقتی در پارکینگ ها باز می شد، به راحتی وارد ساختمان شده و در فرصت مناسب سرقت را اجرا می کردم.

از کجا متوجه می شدی، صاحب خانه ها در منزل نیستند؟

چون کارگر ساختمانی آن محل بودم، معمولا با نگهبان ساختمان ها طرح دوستی می ریختم و آمار ساکنان را به دست می آوردم. مثلا می دانستم فلان خانواده، ‌آخر هفته ها به ویلای شخصی خود می روند و تا ۴۸ ساعت آینده به خانه برنمی گردند. به همین دلیل با خیال راحت وارد خانه ها می شدم و حتی چند ساعتی در آنجا می ماندم.

نمی ترسیدی، صاحب خانه برگردد و مچت را بگیرد؟

هیچ وقت این اتفاق نیفتاد مگر در آخرین سرقت که مالباخته رسید.

شب را هم در خانه مالباخته ها می خوابیدی؟

گاهی می خوابیدم. من فقط پنج شنبه ها می رفتم سرقت. می دانستم صاحب خانه تهران نیست. با خیال راحت در خانه ها می ماندم و زندگی می کردم. برای چند ساعت خودم را خوشبخت احساس می کردم. کسی که پولدار است، خانه لوکس دارد و حسرتی در دلش نمی ماند. مثلا فریزر را باز می کردم و با برداشتن گوشت، میگو و ماهی برای خودم غذای لاکچری درست می کردم و حتی به تماشای فیلم هم می نشستم. سپس اموال قیمتی را داخل کیف کوله ام قرار داده و خانه را ترک می کردم.

چند خانه را با این شیوه و شگردها خالی کردی؟

بیش از ۲۰ خانه را خالی کردم.

با اموال سرقتی چه کردی؟

بخشی از پول را فرستادم برای مادرم. او مریض است و نیاز به جراحی دارد. پول جراحی را برایش فرستادم. مابقی هم در حسابم است و می خواستم خانه خوبی در تهران اجاره کنم اما دستگیر شدم و حالا که گیر افتادم به شدت پشیمانم./همشهری

copied
ارسال نظر

خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی استفاده کنید.