کد خبر : 21181 / /
/

راننده اتوبوس: نمی‌دانید چه عذابی می‌کشم!

راننده اتوبوس:ظهر ساعت ۱٢ بود آمبولانس در خط ویژه پارک کرده بود، هوا به‌شدت گرم بود و من از گرما کلافه شده بودم. کولر هم نداشتم و از صبح به‌شدت عرق کرده بودم.

راننده اتوبوس: نمی‌دانید چه عذابی می‌کشم!

ماجرای پنچر کردن چرخ‌های آمبولانس

راننده اتوبوس:ظهر ساعت ۱٢ بود آمبولانس در خط ویژه پارک کرده بود، هوا به‌شدت گرم بود و من از گرما کلافه شده بودم. کولر هم نداشتم و از صبح به‌شدت عرق کرده بودم.

نمی‌دانم چه شد که پیاده شدم و برای آنکه عصبانیتم را خالی کنم چرخ‌ها را پنچر کردم. اصلا متوجه نبودم که اقدام هولناک من باعث مرگ کودکی می‌شود.

خیلی پشیمانم و نمی‌دانید چه عذابی می‌کشم.

 

copied
ارسال نظر

خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی استفاده کنید.