کد خبر : 43004 / /
/

اعترافات وحشتناک پسر بعد از قتل فجیع مادرش | صدای مرموز مرا وادار به قتل مادرم کرد !

وقتی کارآگاهان پلیس با تماس مرد جوانی به آپارتمانی در تهران رفتند، با جسد بی‌جان زنی میانسال مواجه شدند و پسر او را دیدند که روی کاناپه نشسته بود و گریه می‌کرد.

اعترافات وحشتناک پسر بعد از قتل فجیع مادرش  | صدای مرموز  مرا وادار به قتل مادرم کرد !

 ساعت ۸ صبح دیروز مردی با ۱۱۰ تماس گرفت و وقتی اپراتور پاسخ داد، گفت: «من مادرم را کشته‌ام.»  او سپس نشانی  خانه شان را به اپراتور پلیس گفت و گوشی را قطع کرد.

دقایقی از این تماس می‌گذشت که قاضی محمدحسین زارعی، بازپرس جنایی تهران به همراه تیمی از مأموران تجسس قدم در محل حادثه که آپارتمانی در غرب پایتخت بود، گذاشتند. گفته‌های فرد تماس‌گیرنده صحت داشت و در سالن پذیرایی جسد خونین زنی ۵۶ساله دیده می‌شد. کمی آن‌طرف‌تر مرد جوانی روی کاناپه نشسته بود و اشک می‌ریخت. او کسی جز پسر مقتول نبود که دقایقی قبل‌تر با پلیس تماس گرفته بود.

او به همراه مادرش زندگی می‌کرد و آنطور که تحقیقات اولیه نشان می داد، پدر خانواده به‌خاطر مسائل مالی در زندان بود. مقتول به جز این پسر، ۲دختر دیگر داشته که در خارج از کشور زندگی می‌کرده اند. در این شرایط مأموران پسر جنایتکار را دستگیر کردند و او در بازجویی‌ها به قتل هولناک مادرش اعتراف کرد و گفت به‌شدت نادم و پشیمان است. 

مرد جوان گفت: شب گذشته (جمعه‌شب) ساعت ۱۰ شب بود که از خواب پریدم. راستش اصلا حالم خوب نبود و غروب رفتم به اتاقم تا استراحت کنم. وقتی بیدار شدم انگار خودم نبودم. فکر می‌کنم روحم از جسمم جدا شده بود یا روح دیگری در کالبد من بود. هرچه بود خودم نبودم و کس دیگری در کالبد من زندگی می‌کرد. ناگهان صدایی شنیدم؛ ‌صدایی شبیه به زمزمه. مدام در سرم تکرار می‌شد و می‌گفت مادرت را بکش. هرچه بر سرم می‌کوبیدم، صدا قطع نمی‌شد.

وی ادامه داد: من به تبعیت از آن صدا از اتاقم خارج شدم و به سمت مادرم که سرگرم تماشای تلویزیون بود، رفتم. او گفت پسرم چه اتفاقی افتاده است؟ من ناگهان با چادرش، ‌او را خفه کردم.  بعد رفتم سیگاری کشیدم و یک ساعت بعد دوباره همان صدا به من گفت که با چاقو ضرباتی به مادرت بزن. دوباره چاقو را برداشتم و چند ضربه به دستان مادرم زدم.

متهم گفت: نمی‌دانم چند ساعت بالای جسد او نشسته بودم و گریه می‌کردم. بعد همان صدا به من گفت برو در اتاقت بخواب. من هم دستور صدای مرموز را اجرا کردم و صبح شنبه حدود ۸صبح وحشت‌زده از خواب پریدم. دیگر خودم بودم و وقتی از اتاقم خارج شدم و چشمم به جسد مادرم افتاد، تازه فهمیدم که چه کار وحشتناکی انجام داده‌ام. تا چند دقیقه بهت‌زده بودم و بعد با پلیس تماس گرفتم.

این متهم به دستور بازپرس جنایی تهران بازداشت شده و مدعی است که اعتیاد به مواد مخدر ندارد؛ با وجود این، به پزشکی قانونی معرفی شده تا هم سلامت روانی‌اش مورد بررسی قرار بگیرد و هم مشخص شود که آیا اعتیاد به مواد روانگردان دارد یا نه./روزنامه همشهری

 

copied
ارسال نظر

خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی استفاده کنید.