کد خبر : 26530 / /
/

دستگیری همدست زورگیر بزرگراه نیایش | از هر سرقت ۴ میلیون درآمد داشتیم

ماموران پلیس آگاهی تهران در تازه‌ترین عملیات خود، ۲ مجرم حرفه‌ای را دستگیر کردند. یکی از آنها همدست زورگیر بزرگراه نیایش است که چند روز پیش از سوی دادگاه به اعدام محکوم شد و دیگری سارقی است که نقش خریدار را بازی می‌کرد تا دست به سرقت خودروهای شاسی بلند بزند.

دستگیری همدست زورگیر بزرگراه نیایش | از هر سرقت ۴ میلیون درآمد داشتیم

همدست زورگیر بزرگراه نیایش مدعی است که در ابتدا قصد داشته با سرقت، هزینه جراحی خواهر بیمارش را تامین کند اما همه پول‌های دزدی را خرج تفریح و خوشگذرانی کرده و دومین متهم نیز ادعا می‌کند که پس از سرقت خودروها، در ازای دریافت پول آنها را به صاحبشان برمی‌گردانند. گفت‌وگو با این ۲ متهم را بخوانید.

گفت‌وگو ۱

تخفیف دزد عجیب به مالباخته

دومین متهمی که به دام مأموران پلیس آگاهی تهران گرفتار شده، مجرمی سابقه‌دار است که عشق خودروهای شاسی بلند را دارد. به همین دلیل آنها را سرقت می‌کرد.

از شگرد سرقت‌هایت بگو؟

نقش خریدار ماشین‌های شاسی بلند مانند جک، جیلی، هیوندا و... را بازی می‌کردم. ابتدا در سایت‌های خرید و فروش کالا، افرادی که قصد فروش ماشین‌های شاسی بلند خود را داشتند شناسایی می‌کردم و سپس با شماره فروشندگان تماس می‌گرفتم. بعد در نقش خریدار به سراغ آنها می‌رفتم، کت و شلوار شیک و گران‌قیمت می‌پوشیدم تا آنها تصور کنند که یک تحصیلکرده پولدارم و بعد به بهانه اینکه می‌خواهم ماشین را امتحان کنم و با آن دوری بزنم پشت فرمان می‌نشستم و تا قبل از نشستن فروشنده، فرار می‌کردم. البته گاهی هم با ماشین‌های سرقتی به سراغ فروشندگان گوشی موبایل که در سایت‌ها آگهی می‌دادند می‌رفتم. به‌بهانه اینکه هوا گرم است و می‌خواهم گوشی را بررسی کنم از فروشنده‌ها می‌خواستم سوار ماشینم شوند اما قبل از آنکه سوار شوند فرار می‌کردم و گوشی را می‌دزدیدم.

با ماشین‌های سرقتی چه می‌کردی؟

من عاشق ماشین‌های شاسی بلند هستم. دلم می‌خواست روزی صاحب یک لندکروز مشکی شوم و با آن به همه جای ایران سفر کنم اما خب می‌دانستم این آرزوی محال است و هرگز به آن نمی‌رسم. به همین دلیل خودروهای شاسی بلند را سرقت می‌کردم و با آن در خیابان‌ها دور دور می‌کردم. پس از آنکه گشتی می‌زدم به سراغ نقشه بعدی می‌رفتم.

نقشه بعدی‌ات چه بود؟

به صاحب ماشین‌ها زنگ می‌زدم و می‌گفتم اگر ماشینتان را می‌خواهید پول به حسابم بریزید تا آن را پس بدهم. با این شگرد بین ۲۰ تا ۵۰ میلیون تومان از مالباخته‌ها اخاذی می‌کردم.

پس هم ماشینشان را سرقت می‌کردی و هم باج می‌گرفتی؟

کسی را نمی‌شناختم که ماشین سرقتی بخرد. در ضمن فروش ماشین سرقتی دردسرداشت، بدون مدارک که نمی‌شود ماشین فروخت. خیلی هم نمی‌شد ماشین سرقتی زیرپایم باشد چون ممکن بود گیر بیفتم. این بهترین شگرد بود که می‌توانستم از افراد اخاذی کنم و به پول برسم. اینطوری با یک تیر ۲ نشان می‌زدم هم با ماشین شاسی بلند دور دور و تفریح می‌کردم و هم به پول می‌رسیدم.

همه مالباخته‌ها پول را پرداخت می‌کردند؟

شاید باورتان نشود اما به یکی از آنها تخفیف دادم! گفتم ۲۰ میلیون می‌خواهم اما طرف دستش خالی بود و التماس کرد تا ۳ میلیون بپردازد و مابقی را بعدا. یک مقدار به او تخفیف دادم و قبول کردم تا پول اخاذی را به‌صورت قسطی بپردازد!

چند مورد سرقت انجام دادی؟

تعدادش را یادم نیست اما حدود یک یا ۲ ماه پیش از زندان آزاد شدم و به محض آزادی سرقت‌ها را شروع کردم. راستش من سابقه‌دارم و قبلا ۴ مرتبه به همین جرم دستگیر شده و به زندان رفته بودم. اما  می‌خواهم توبه کنم  و دور خلاف را خط بکشم. من قبلا آدم حسابی بودم اما مواد زندگیم را تباه کردم. معتاد به هروئین هستم و تزریق می‌کنم اما از این به بعد می‌خواهم درست زندگی کنم. من عاشق هنرپیشگی هستم و همیشه دلم می‌خواست بازیگر شوم. به همین دلیل هر وقت به سراغ طعمه می‌رفتم و کت و شلوار می‌پوشیدم و آنقدر خوب نقش بازی می‌کردم که هیچ‌کس به من مشکوک نمی‌شد.  

گفت‌وگو ۲

درآمد ۳، ۴ میلیونی از هر سرقت

همدست زورگیر خشن بزرگراه نیایش نوجوانی ۱۷ ساله و لاغر اندام است. او می‌گوید که سال‌ها قبل خانواده‌اش به‌صورت قانونی به ایران مهاجرت کردند و او در تهران متولد شده و از ۳ ماه پیش قدم در دنیای سارقان گذاشته است.

چه شد که در این سن کم تبدیل به یک سارق حرفه‌ای شدی؟

من هیچ سرقتی انجام ندادم. تمام سرقت‌ها را همدستم که حالا به اعدام محکوم شده، ‌انجام داده است.

پس شنیده‌ای که او به اعدام محکوم شده است؟

بله شنیده‌ام و می‌ترسم که برای من هم مجازات سنگینی درنظر بگیرند. باور کنید من نقشی در زورگیری‌های خشن نداشتم و همدستم بود که طعمه‌ها را با قمه تهدید می‌کرد. من فقط راننده موتور بودم.

درباره آن سرقت که کلیپش را همه دیدند بگو.

من آن طرف اتوبان منتظر ایستاده بودم تا همدستم سرقت را انجام بدهد و برگردد. به‌شدت مضطرب بودم و استرس داشتم. اطراف را می‌پاییدم که اگر پلیس رسید فرار کنم. به همین دلیل متوجه جزئیات سرقت نشدم. همدستم رفت و دقایقی بعد برگشت، ترک موتور نشست و گفت برو. من هم حرکت کردم و در بین راه متوجه شدم که او با تهدید قمه، گوشی موبایل زنی جوان را سرقت کرده است. روز بعد بود که فیلم سرقت را در فضای مجازی دیدم.

انگیزه‌ات از همدستی با دوستت چه بود؟

خواهرم بیمار بود. پزشکان می‌گفتند که باید عمل شود. هزینه عمل جراحی حدود ۶۰ میلیون تومان بود. یک روز که ناراحت بودم و با دوستانم درباره هزینه عمل خواهرم حرف می‌زدم، دوستم که حالا به اعدام محکوم شده و از بچگی با یکدیگر بزرگ شده‌ایم پیشنهاد داد تا با او به سرقت بروم. او می‌گفت فردی به اسم بصیر حاضر است پول خوبی بابت گوشی‌های مسروقه بدهد. پس از آن قبول کردم که با او به سرقت بروم. پس از هر سرقت بصیر گوشی را می‌خرید. چون کار اصلی را همدستم انجام می‌داد، سهم بیشتری به او می‌داد و سهم کمتری هم به من.

تو چقدر سهم می‌گرفتی؟

بستگی داشت، از هر سرقت ۳ تا ۴ میلیون تومان اما همدستم که با قمه تهدید و زورگیری می‌کرد گاهی تا ۱۰ میلیون تومان هم می‌گرفت.

با گوشی‌های سرقتی چه می‌کردید؟

بصیر همه را می‌خرید، نمی‌دانم آیا از مرز خارج می‌کرد یانه. من به این چیزها فکر نمی‌کردم، فقط سهمم را از سرقت‌ها می‌گرفتم.

چند مورد سرقت انجام دادی؟

حدود ۳ ماه سرقت کردیم و فکر می‌کنم حدود ۳۰ سرقت انجام دادیم. در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و به محض شناسایی فردی که گوشی گران‌قیمتی داشت، همدستم پیاده می‌شد و نقشه سرقت را اجرا می‌کرد.

پول جراحی خواهرت جور شد؟

راستش با پول‌هایی که از راه دزدی به‌دست آوردم به تفریح و خوشگذرانی پرداختم.

مگر نگفتی انگیزه‌ات، تهیه هزینه جراحی خواهرت بود؟

متهم سرش را پایین می‌اندازد و حرفی نمی‌زند.

شغلت چیست؟

من خیاط هستم اما در آمد بالایی ندارم.

بعد از آنکه همدستت دستگیر شد چه کردی؟

ترسیده بودم و با هویت جعلی یک ویلا اجاره کردم و جرأت نداشتم از آنجا خارج شوم تا اینکه پلیس مرا دستگیر کرد.

 

copied
ارسال نظر

خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی استفاده کنید.