چنان در زندگی مستأصل شده ام که هر لحظه آرزوی مرگ می کنم تا روزی را نبینم که مجبور شوم برای عروس 54ساله ام جشن بگیرم و او را در میان صدای ساز و دهل تا حجله گاه پسر 22ساله ام بدرقه کنم.