کد خبر : 3469 / /
/

نیما سریال بوتیمار از اخراج از دانشگاه تا «آخر خط»

نسل بازیگران کمدی ما به جایی رسیده‌اند که باید عوض شوند. یعنی باید کمدین‌های هم‌نسل و همسال ما که جوانند روی کار بیایند.

نیما سریال بوتیمار از اخراج از دانشگاه تا «آخر خط»

 

کمدینی که با ساخت کارهای طنز و تبلیغات در اینستاگرام به یکی از چهره‌های شناخته شده فضای مجازی تبدیل شده بود با حضور در برنامه "خندوانه" و مسابقه "خنداننده‌شو" در بین مردم هم شناخته شد. جوان مشهدی که در مسابقه "خنداننده‌شو"2 از میان شرکت‌کننده‌های این مسابقه با اجرای چند استندآپ کمدی موفق توانست بیشترین رأی را کسب کند و به عنوان نفر اول این مسابقه معرفی شود.

موفقیت "علی صبوری" در مسابقه "خنداننده‌شو" از او چهره شناخته‌شده‌تری ساخت و به عنوان بازیگر در سریالی به کارگردانی علی مسعودی جلوی دوربین رفت. سریالی که تصویربرداری‌اش به پایان رسیده و منتظر سیما برای اعلام کنداکتور است. برخی "آخر خط" را سریال رمضانی شبکه 3 می‌دانند البته که سریال تاریخی "می‌جان" در شمال تصویربرداری می‌شود و نام این مجموعه تلویزیونی هم به عنوان سریال رمضانی شبکه مطرح می‌شود اما باید دید که ترکیب سریال‌های رمضانی ایجاب می‌کند سریالی طنز روی آنتن برود و یا "می‌جان" در رمضان به نمایش درمی‌آید.

سریال "آخر خط" با داستانی طنز وارد موضوعات مدافعان حرم می‌شود. 30 قسمتی است و مضمونی کمدی و طنز دارد و داستان دو پسرخاله است که بسیار شرورند و خانواده‌ها از دست این دو نفر به ستوه آمده‌اند؛ این دو به دلیل جرمی به زندان می‌افتند و تصمیم به مهاجرت از کشور می‌گیرند. علاوه بر علی صبوری، شهین تسلیمی، کمند امیرسلیمانی، عباس جمشیدی‌فر، اشکان اشتیاق، شهرام قائدی، فریده سپاه‌منصور، داریوش سلیمی، علی صبوری، غزال وکیلی، مهسا باقری مهران رجبی و امیر غفارمنش در این سریال بازی می‌کنند.

نیما سریال بوتیمار به سراغ علی صبوری رفتیم و با او به گفت‌وگو پرداختیم؛ کمدین جوانی که اعتقاد دارد هنر باید با طنز و طنازی توأمان باشد. از خط قرمزهایی می‌گوید که در سینما و صداوسیما باید به آن پایبند بود تا هنر و هنرمندی فارغ از طنازی و سرگرمی، وسیله و ابزار مهمی برای فرهنگسازی باشند. کمدین جوانی که می‌گوید: شاید برخی به نوع شوخی‌ها وطنزهای اینستاگرامی ما قبل از آمدن به "خندوانه" و حتی در دوران رقابت "خنداننده‌شو" انتقاد داشتند،‌ از این خط قرمزهای مرسوم و درست، آگاه نبودم و نمی‌دانستم شوخی‌ها و طنزها چه چارچوب و قاعده‌ای داشته باشند.

او این روزها برای جلوگیری از شیوع کرونا خودش را موظف دانسته تا در خانه بماند؛ به قولِ خودش، سرگرم مطالعه کتاب و یا تماشای فیلم و سریال است. صبوری در جریان این گپ و گفت از مردم خواسته تا در منزل بمانند و این بیماری را جدی بگیرند تا درگیر این بیماری نشوند و یا دیگران را درگیر این بیماری نکنند.

«امیدوارم در ادامه سال 1399 شاهد بهترین‌ دوران زندگی‌مان باشیم. از همه کسانی که در خط مقدم مبارزه با کرونا هستند به ویژه کادر درمانی و پرستاران و پزشکان که جانشان را کف دستشان گرفته‌اند از صمیم قلب تشکر می‌کنم.»

*چه‌طور متوجه شدی که می‌توانی مردم را بخندانی؟

من از اول دنبال کارهای بزرگ بودم، به خودم می‌گفتم اگر قرار است من هم هرکاری کنم، خب! کسانی‌‌ هستند که به نحو احسن انجام می‌دهند. من یا می‌توانم پله‌ای بالاتر بروم و تأثیرگذار باشم یا نباشم. تفکر من این بود یعنی یا صفر یا صد؛ وسط ندارد. یادم می‌آید جشنواره نویسندگی راجع به شهید چمنی در دانشگاه بود. بسیاری فیلمنامه‌شان را ارائه دادند در رقابت شرکت کنند و اتفاقاً جایزه خوبی هم اختصاص پیدا کرد. من هم گفتم شرکت می‌کنم؛ دو روز مانده به جشنواره، فیلمنامه نوشتم و اول شدم.

در دوران دانشجویی، تئاتر کار می‌کردم و به‌دلیل قول و وعده‌های اسپانسری که محقق نشد، زمین خوردم. در نتیجه جلوی اجرای ما گرفته شد و حاشیه‌های دیگری اتفاق افتاد. حتی بازیگر معروفی که در تئاتر من بازی می‌کرد می‌دانست این مشکلات اقتصادی و مالی برای‌مان پیش آمده اما باز اصرار داشت تا روز آخر بماند و پول هتلش را من بپردازم. در این مشکلات و حواشی به خدا می‌گفتم: خدایا من خوردم زمین و همه سرمایه زندگیم از دستم رفتم... آن روز در ماشین پدرم، با حالت بغض، ناخودآگاه اتفاقی افتاد.

ماجرای استندآپ‌های اینستاگرامی

2 روز بود که گوشی پدرم را گرفته بودم و خودم از این گوشی‌های ساده‌ داشتم. در مسیر حرکت، اینستاگرام را نصب کردم. همین‌طور به این نرم‌افزار نگاه می‌کردم دیدم چه جالبه اینها از خودشان ویدئویی می‌گیرند که حالت استندآپی دارد. من از خودم ویدئویی گرفتم و چند کامنت داشتم؛ یکی به من گفت چقدر پول می‌دهی این ویدئوی تو را در صفحه‌های پربازدید، بگذاریم. گفتم چه‌قدر؟ گفتند 50 هزار تومان. گفتم می‌شود از من 30 هزار تومان بگیرید؟

تلویزیون , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران , عید نوروز , ویروس کرونا , شبکه سه سیما , ماه مبارک رمضان , بازیگران سینما و تلویزیون ایران , مهران مدیری , 

تصمیم گرفتم برای "خندوانه" ویدئو بفرستم

بعد از قرار گرفتن در چند صفحه دیدم،‌ صفحه تازه‌وارد من چندین کامنت گرفت و نظر خورد. فردای آن روز 100 هزار تومان قرض گرفتم که برای سه ویدئوی دیگر، سه بار تبلیغ کنم. تا اینکه چند نفر آمدند و استقبال کردند و گفتند این طنزش خاصه! اصلاً روند رو به اتفاقات عجیب و غریب می‌رفت و به بازدیدکننده‌ میلیونی می‌رسیدم. رفته‌رفته به جایی رسیدم که دیدم می‌توانم فیلم کوتاه بسازم و ساختم. به همین خاطر ساخت کلیپ و ویدئوها را با تصاویر حرفه‌ای‌تری دنبال کردم. من دو ساله که زندگی‌ام تغییر کرده و کلیپ‌ها را با کیفیت بالاتری پخش می‌کنم. مشهد ویدئوها را می‌ساختیم تا اینکه مردم خوششان آمد و تصمیم گرفتم برای "خندوانه" ویدئو بفرستم.

منبع:تسنیم 

copied
ارسال نظر

خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی استفاده کنید.